نظامی گنجوی، با نام رسمی جمالالدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی، یکی از برجستهترین شاعران پارسیگوی قرن دوازدهم میلادی است. او حدود سال ۱۱۴۱ میلادی (یا طبق برخی منابع حدود ۱۱۳۰) در شهر گنجه، که بخشی از امپراتوری سلجوقی بود (امروزه در جمهوری آذربایجان واقع است)، به دنیا آمد. نظامی در سال ۱۲۰۹ میلادی در همان شهر گنجه درگذشت، در حالی که تحت حاکمیت سلسله شیروانشاهان بود. او در طول زندگیاش در قفقاز جنوبی ماندگار شد و هرگز این منطقه را ترک نکرد.
خانواده و زندگی شخصی
خانواده نظامی از طبقه شهری پارسیزبان بودند و گنجه در آن دوران جمعیتی عمدتاً ایرانی داشت، همانطور که مورخ ارمنی کیراکوس گاندزاکتسی اشاره کرده است که شهر پرجمعیت با ایرانیان و تعداد کمی مسیحی بود. نظامی در کودکی یتیم شد و توسط عموی مادریاش، خواجه عمر، بزرگ شد که آموزش عالی به او داد. مادرش رائیسه از تبار کرد بود، در حالی که پدرش یوسف تنها یک بار در شعرهایش ذکر شده است، همراه با پدربزرگش زکی (که ممکن است عنوان معید داشته باشد یا معید نام جد بزرگش باشد). برخی منابع پیشنهاد میکنند که پدرش ممکن است از قم آمده باشد.
نظامی سه بار ازدواج کرد و هر بار همسرش پس از تکمیل یکی از منظومههایش به طور زودرس درگذشت. همسر اولش یک برده کیپچاک بود که توسط حاکم دربند، فخرالدین بهرامشاه، به او هدیه شد و تنها پسرش محمد را به دنیا آورد. محمد هفت ساله بود وقتی مادرش پس از تکمیل “خسرو و شیرین” درگذشت. نظامی بعداً در “لیلی و مجنون” و “هفت پیکر” به پسر چهارده سالهاش نصیحت میکند. نام “افق” برای همسر اول توسط برخی نویسندگان مدرن پیشنهاد شده، اما این تفسیر یک بیت شعر است که به معنای “افق” است نه نام واقعی.
نظامی شاعر درباری نبود و بنابراین در سالنامههای سلسلهها ظاهر نمیشود. جزئیات زندگینامهای از تذکرهها (یادداشتهای ادبی) عمدتاً افسانهای هستند و آثار خودش منبع اصلی اما محدود اطلاعات شخصی است.
آموزش و دانش
نظامی آموزش جامعی دریافت کرد و در زمینههای مختلف فکر اسلامی تسلط یافت، که آنها را به شیوهای شبیه به حکیمان بعدی مانند قطبالدین شیرازی ترکیب کرد. او به عنوان حکیم (دانشمند) شناخته میشود و در ادبیات عربی و پارسی، سنتهای شفاهی و مکتوب مردمی، ریاضیات، نجوم، طالعبینی، کیمیا، پزشکی، گیاهشناسی، تفسیر قرآن، نظریه و حقوق اسلامی، اسطورهها و افسانههای ایرانی، تاریخ، اخلاق، فلسفه، فکر باطنی، موسیقی و هنرهای بصری مهارت داشت.
او فیلسوف مانند ابن سینا یا مفسر نظری صوفی مانند ابن عربی نبود، اما به عنوان فیلسوف و عارف در نظر گرفته میشود. شخصیت قوی، حساسیت اجتماعی و دانش سوابق تاریخی او، همراه با میراث فرهنگی غنی پارسی، پلی بین ایران پیش از اسلام و اسلام زد و استاندارد جدیدی از دستاورد ادبی ایجاد کرد و ایران را به جهان باستان متصل کرد.
آموزش و پیگیریهای فکری نظامی بازتاب فعالیت فکری شدید عصر او در میان ناپایداری سیاسی است.
سبک ادبی و تأثیرات
نظامی بزرگترین شاعر حماسی رمانتیک در ادبیات پارسی در نظر گرفته میشود که سبک محاورهای و واقعگرایانه را به حماسه پارسی معرفی کرد. او استاد سبک مثنوی (ابیات دوقافیه) بود و به زبان پارسی سرود، و مثنوی رمانتیک را با استفاده کامل از تصاویر غنایی، نبوغ بلاغی مشخصه سبک عراقی، استعارههای نوآورانه، اصطلاحات فنی، تصاویر مسیحی، باستانگراییهای پارسی و وامگیریهای واژگانی عربی غنی کرد.
آثار او ایران پیش از اسلام و اسلام را متحد میکند، عناصر سکولار و معنوی را با جهانشمولی، هنرمندی ریشهدار، عدالت، اشتیاق به هنرها و علوم، و تقوا ترکیب میکند. او تحت تأثیر صحنه ادبی شمال غربی پارسی بود، همانطور که در گلچین “نزهةالمجالس” دیده میشود که رباعیهای او را همراه با ۱۱۵ شاعر دیگر از اران، شروان و آذربایجان (۲۴ از گنجه) شامل میشود، که بیانات محاورهای، زمینههای طبقه کارگر و تأثیرات از گویش پهلوی شمال غربی را در میان تنوع قومی نشان میدهد (مثلاً مادر نستوری مسیحی خاقانی، مادر ارمنی مجیر بیلقانی، و مادر کرد نظامی).
منطقه ویژگی ترکیبی منحصربهفرد از فرهنگها داشت.
تأثیرات کلیدی شامل شاهنامه فردوسی است که نظامی اغلب به آن اشاره میکند به عنوان منبع برای حماسههایی مانند “هفت پیکر”، “خسرو و شیرین” و “اسکندرنامه”، و فردوسی را به عنوان حکیم ستایش میکند و خوانندگان را به مطالعه آن توصیه میکند. او از شاهنامه برای طرحها استفاده کرد اما مواد جدیدی اضافه کرد.
داستان “ویس و رامین” گورگانی عمیقاً بر بلاغت او تأثیر گذاشت، به ویژه در “خسرو و شیرین” (اشتراک متر و صحنههایی مانند عاشقان در برف بحث کردن) و عناصر طالعبینی. اثر اولش “مخزنالاسرار” تحت تأثیر “حدیقةالحقیقه” سنایی در ژانر اخلاقی-فلسفی بود، هرچند نظامی متر متفاوت و ساختار استفاده کرد و ادعای برتری کرد.
تصاویر جسورانه خاقانی شروانی نیز بر نظامی و شعر پارسی به طور گسترده تأثیر گذاشت. محیط ادبی توسط گسترش ادبیات پارسی از مدیترانه شرقی تا هندوس در قرن دهم شکل گرفت، با قطران تبریزی بنیانگذار مدرسه “آذربایجان”، “ماوراء قفقاز”، “تبریز”، “شروان” یا “اران” شعر پارسی، در مقابل سبک خراسانی.
کنترل سلجوقی گنجه از ۱۰۷۵ به بعد فرهنگ پارسی را ترویج داد، به ویژه تحت شاهزادگان محلی خودمختار مانند الدیگوزیدها، شیروانشاهان، احمدیلیها و حاکمان اهر، هرچند نظامی از زندگی درباری اجتناب کرد علیرغم حمایت.
آثار اصلی: خمسه (پنج گنج)
معروفترین اثر نظامی خمسه (پنجگانه) یا پنج گنج (پنج گنجینه) است، مجموعهای از پنج منظومه بلند روایی در سبک مثنوی، اختصاص یافته به حاکمان منطقهای مختلف در میان ناپایداری سیاسی. سروده شده بین ۱۱۶۳ و ۱۲۰۲، آنها منابع را به طور قابل توجهی بازسازی میکنند و رمانس، اخلاق، فلسفه و تاریخ را ترکیب میکنند.
خمسه مدل برای ادبیات پارسی و اسلامی بعدی شد و اغلب در دستنوشتههای پارسی و مغولی مصور شد، مانند خمسه نظامی (کتابخانه بریتانیا، Or. ۱۲۲۰۸) برای امپراتور اکبر در دهه ۱۵۹۰.
مخزنالاسرار
“مخزنالاسرار” (گنجینه اسرار، ۱۱۶۳ یا ۱۱۷۶): منظومه اخلاقی-فلسفی حدود ۲۲۵۰ بیت، اختصاص یافته به فخرالدین بهرامشاه ارزنجان. شامل ۲۰ گفتار در موضوعات مذهبی و اخلاقی، هر کدام با داستان مثالی به شاعر پایان مییابد.
موضوعات شامل عدالت شاهانه، رهایی از ریاکاری، پوچی جهان، آمادگی برای آخرت، و رتبه برتر انسان در میان مخلوقات خدا است. زندگی ایدهآل را موعظه میکند و به طور کلی به بشریت خطاب میکند نه حامیان، با مقدمهای در بیداریهای تنها شاعر (خلوت) به عنوان خیال ادبی.
تحت تأثیر “حدیقةالحقیقه” سنایی، به سنتی پیوست که توسط عطار ادامه یافت. به انگلیسی توسط غلام ح. دراب در ۱۹۴۵ ترجمه شد.
خسرو و شیرین
“خسرو و شیرین” (۱۱۷۷–۱۱۸۰): رمانس ۶۵۰۰ بیت از منشأ پیش از اسلام پارسی از شاهنامه، اختصاص یافته به سلطان سلجوقی توغرل دوم، اتابک محمد بن الدیگوز جهان پهلوان، و قیزیل ارسلان.
عشق شاه ساسانی خسرو دوم پرویز به شاهزاده ارمنی شیرین را توصیف میکند، شامل خواستگاری، رقابت با فرهاد (تجسم عشق بیغرض)، سفرها، ازدواج، قتل خسرو توسط پسرش، و خودکشی شیرین.
با مبادلات کلامی، نامهها و شدت غنایی ساختار یافته، صحنههایی از “ویس و رامین” تقلید میکند (متر هزج یکسان) و توصیفات طالعبینی دارد. نقطه عطفی برای نظامی و ادبیات پارسی، دستیابی به وحدت هنری؛ بسیاری تقلیدها را الهام بخشید.
لیلی و مجنون
“لیلی و مجنون” (۱۱۹۲): ۴۶۰۰ بیت رمانس منشأ عربی، اختصاص یافته به ابوالمظفر شیروانشاه، بر اساس افسانه عشق دیوانهوار قیس (مجنون، “دیوانه”) به عموزاده لیلا، ممنوع توسط پدرش.
مجنون در بیابان پرسه میزند و شعر میسراید؛ لیلا ناخواسته ازدواج میکند اما پاکدامن میماند؛ آنها مخفیانه ملاقات میکنند بدون تماس؛ پس از مرگ او، مجنون در قبرش میمیرد، و در بهشت در خواب متحد میشوند.
در اصرار پسرش سروده شد علیرغم تردیدهای نظامی در مورد مناسب بودن برای شعر درباری، تکنیکهای حماسی پارسی، عناصر انسانی (مثلاً مجنون پایان جنگ، نجات حیوانات)، و جفت دوم عاشقان (زین و زینب) اضافه کرد. ویرایش و ترجمه به انگلیسی توسط رودولف گلپکه در ۱۹۶۶؛ تحلیل توسط علیاصغر سیدگهراب در ۲۰۰۳.
هفت پیکر
“هفت پیکر” (هفت زیبایی، ۱۱۹۷): رمانس پیش از اسلام پارسی اختصاص یافته به علاءالدین کورپ ارسلان مراغه، رمانتیک کردن زندگی شاه ساسانی بهرام پنجم گور (اشاره در شاهنامه).
پوشش تولد او پس از دعاهای یزدگرد اول به اهورامزدا، بزرگ شدن در دربار شاه عرب نعمان، کشف تصاویر هفت شاهزاده (یکی برای هر اقلیم زرتشتی-اسلامی)، ادعای تاج، ازدواج با شاهزادهها (فراک هند، یغما ناز ترکها، نز پری خوارزم، نسرین نوش اسلاوها، آذربین مراکش، همای رم، درست ایران)، ساخت گنبدهای رنگی طبق سیارات، و هفت داستان از هر شاهزاده مطابق با خلق اقلیماش.
بهرام عدالت را علیه وزیر فاسد بازمیگرداند، گنبدها را به آتشکدهها تبدیل میکند، و در شکار ناپدید میشود (بازی کلمات روی گور به معنای “خر وحشی” و “قبر”). شاهکار نظامی در نظر گرفته میشود، نشاندهنده هارمونی جهانی؛ ترجمه توسط چارلز ادوارد ویلسون در ۱۹۲۴ و جولی اسکات میسامی در ۱۹۹۵.
اسکندرنامه
“اسکندرنامه” (کتاب اسکندر، ۱۱۹۴ یا ۱۱۹۶–۱۲۰۲): حماسه ۱۰۵۰۰ بیت در دو کتاب (شرفنامه و اقبالنامه)، احتمالاً اختصاص یافته به نوسرتالدین بیشکین اهر.
بر اساس ذوالقرنین قرآنی و رمانس پسودو-کالیستنس، اسکندر را به عنوان فاتح جهان، جوینده دانش که جهل را اعتراف میکند، و پیامبر اعلامکننده توحید نشان میدهد.
شرفنامه پوشش تولد، فتوحات (آفریقا، پارس، ازدواج با دختر داریوش، هند، چین، روس، زیارت مکه، اقامت قفقاز، بازدید از ملکه آمازون نوشابه بردع، جستجوی ناموفق جاودانگی).
اقبالنامه رشد او به حاکم ایدهآل طبق مدل جمهوری افلاطون را نشان میدهد، با مناظره با فیلسوفان و گفتارها با هفت حکیم یونانی، پایان با مرگهایشان. نظامی اسکندر را به عنوان شوالیه ایرانی ارائه میدهد؛ شرفنامه توسط هنری ویلبرفورس-کلارک در ۱۸۸۱ ترجمه شد.
شعر غنایی
یک مجموعه کوچک از شعر غنایی پارسی نظامی باقی مانده است، شامل قصیدهها (اودها) و غزلها (غناییها). ده رباعی در “نزهةالمجالس” (حدود ۱۲۵۰) توسط جمال خلیل شروانی ظاهر میشود، همراه با ۲۳ شاعر دیگر گنجه.
غزل معروفی آلتروئیسم را به عنوان مسیر به کمال معنوی بحث میکند، با تصاویر میخانه برای توصیف گردهمایی متنوع (مسلمانان، ارمنیها، زرتشتیان، نستوریها، یهودیان) جایی که باید به همه فروتنی کرد.
تأثیر و میراث ادبی
آثار پارسی نظامی تأثیر عظیمی بر شعر پارسی، عربی، ترکی، کردی و اردو دارد، به عنوان الگویی که در ادبیات اسلامی بعدی تقلید شد. خمسه او شاعرانی مانند امیرخسرو، خواجو کرمانی، جامی، هاتفی جامی، وحشی بافقی، مکتبی شیرازی، علیشیر نوایی، عبدالقادر بیدل دهلوی، فزولی، هاشمی کرمانی، فیضی، جمالی و احمد خانی را الهام بخشید؛ مورخانی مانند روندی شعرهایش را به عنوان منبع استفاده کردند.
جامی اشاره کرد که رمانسها حقایق اساسی و دانش الهی را پنهان میکنند؛ هاشمی کرمان اشعار او را به عنوان قانون شعر ستایش کرد. در نقاشی مینیاتوری پارسی، داستانهایش با شاهنامه فردوسی در تصاویر رقابت میکند.
برای اصالت، وضوح، عشق به زبان، و عمق فلسفی/علمی تحسین شده، هرچند برای خوانندگان متوسط چالشبرانگیز. در شبهقاره هند، سبک منحصربهفردش شاعرانی مانند امیرخسرو (که او را ستایش کرد)، خواجو کرمانی، جامی، هاتفی، غاسمی، وحشی بافقی، عرفی شیرازی، مکتبی، فیضی، اشرف مراغی، آذر بیگدلی، بدرالدین هلالی، رومی کرمانی، مولانا نویدی شیرازی و سلمان ساوجی را تحت تأثیر قرار داد.
پرترهای از او در سالن اشوکا راشتراپاتی بهاوان هند آویزان است، مزین به اشعار او و دیگر شاعران پارسی.
میراث در فرهنگ مدرن
در اتحاد جماهیر شوروی، اوزیر حاجیبیوف هفت آهنگ برای ۸۰۰مین سالگرد “هفت پیکر” برنامهریزی کرد (اوایل دهه ۱۹۴۰)، دو تا را تکمیل کرد: سنسیز (۱۹۴۱) و سگولیلی جانان (۱۹۴۳). گارا گارایف باله هفت زیبایی (۱۹۴۷–۴۸) و لیلی و مجنون (نخستین اجرا ۱۹۶۹، فیلمبرداری شده) را ساخت.
سیارک کوچک ۳۷۷۰ نظامی در ۱۹۷۴ به نام او نامگذاری شد؛ موزه ادبیات آذربایجان نظامی در باکو است.
در آذربایجان، نظامی روی اسکناس ۵۰۰ منات (۱۹۹۳–۲۰۰۶) ظاهر میشود؛ سکه طلای ۱۰۰ منات در ۲۰۰۸ برای ۸۰۰مین سالگرد مرگش ضرب شد. مؤسسات شامل موزه ادبیات آذربایجانی نظامی، مؤسسه ادبیات و سینما در باکو؛ ایستگاه مترو نظامی و منطقه نظامی.
فیلم ۱۹۸۲ نظامی با بازی مسلم ماقومایف به عنوان شاعر. مقبره نظامی خارج گنجه، بازسازی شده در ۱۹۹۱ از ساختار ۱۹۴۷، شامل مجسمه است.
مناقشات قومیتی و ملیتی
نظامی اغلب به عنوان شاعر پارسی/ایرانی توصیف میشود، اما مناقشاتی در مورد قومیت و ملیت او وجود دارد، به ویژه در زمینه سیاستهای مدرن. برخی منابع او را پارسی یا ایرانی میدانند، در حالی که در آذربایجان به عنوان بخشی از میراث فرهنگی محلی جشن گرفته میشود.
این مناقشات بازتاب تنوع فرهنگی منطقه در قرن دوازدهم است، جایی که زبان پارسی زبان ادبی غالب بود.
نتیجهگیری
میراث نظامی فراتر از ادبیات است و در هنر، موسیقی و فرهنگ ادامه دارد، او را به عنوان پلی بین فرهنگهای مختلف تثبیت میکند.